پس از آنکه علی جنتی توانست رای اعتماد نمایندگان مردم در ساختمان بهارستان را برای تصدی پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کسب نماید، همه منتظر بودند تا ببینند او چه برنامه هایی برای فرهنگ دارد و عملا «اعتدال» در فضاهایی فرهنگی چه تعریفی پیدا می کند. اما پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از جلوس وی بر این صندلی پرمخاطره، حواشی زیادی پیرامون آقای وزیر بوجود آمد که یکی از مهمترین این حواشی ماجرای ممیزی کتاب بود.
به گزارش گروه فرهنگی سراج24، جنتی از همان روزهای اول صراحتا گفته بود که به ممیزی پیش از انتشار اعتقادی ندارد و بر همین اساس نیز در نخستین جلسه هیئت نظارت بر چاپ و نشر کتاب خواستار واگذاری ممیزی به ناشران می شود و می گوید: «می توان با تمهدیات لازم چاپ کتاب از سوی برخی ناشران را که سابقه تخلف ندارند یا نهادها و شخصیت هایی که نیاز به ممیزی و نظارت وزارت ارشاد ندارد، به خود آنها سپرده شود تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشتر بر سیاستگذاری و برنامه ریزی تمرکز نماید. می توان برخی مجوزها را در این زمینه تفویض کرد»
او معتقد است که «ممیزی به ناشران واگذار شود و هر زمان که مشکلی بوجود آمد بصورت قضایی با آنها برخورد شود»؛ این نظریه علی جنتی و همفکرانش در رابطه با ممیزی کتاب است. البته وی تاکید دارد که تنها ناشرانی این وظیفه را برعهده خواهند گرفت که دارای سوابق درخشان در حوزه نشر و چاپ باشند.
اما در ماجرای ممیزی کتاب؛ علی جنتی علاوه بر اعتقادات شخصی و وابستگی های جناحی و تعهداتی که به دولت داده، این روزها از سوی عده ای روشنفکر مآب نیز مورد هجمه و حمله قرار گرفته است. همان کسانی که حتی «نشر چشمه» را نیز در لیست ناشران امین به وزیر ارشاد معرفی می کنند و به او توصیه دارند که زین پس ممیزی انتشاراتی امثال چشمه به خودشان واگذار شود و دیگر آنها پیش از چاپ کتب مدنظر مورد بازخواست و سوال و جواب قرار نگیرند!
اندکی تامل در این هوچی گری رسانه ای، این سوال را به ذهن متبادر می کند که براستی چه کسانی دغدغه ممیزی کتاب را دارند و کدام افراد دنبال این هستند که وزارت ارشاد، شرایط موجود بررسی بر کتابها را تغییر دهد و حتی حذف کند؟ وقتی به پیشینهی افراد، رسانهها و جریاناتی که دائما در حال تفسیر به رأی نظر وزیر ارشاد در خصوص ممیزی کتاب هستند نگاه میکنیم متوجه میشویم که عموم ایشان، اصلاحطلبان رادیکال و بدنهی سازمان فتنهی 88 هستند.
این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه نتوانستهاند حرفهای انحرافی خود را در دوران جمهوری اسلامی بیان کنند و حالا تصور کردهاند که اوضاع برای تغییر شرایط مهیا است. البته در کنار آنها و در یک پله پایینتر، برخی انتشاراتیها و نشریاتی را میبینیم که هرچند به طور مستقیم به ارزشهای انقلاب اسلامی حمله نکردهاند و شاید در ظاهر، خودشان را موجه نشان دهند اما با انتشار کتابهایی که خوب و بد را در هم میآمیزند، در عمل بیشترین ضربه را به اندیشه و شخصیت مخاطبان کتاب زدهاند.
دغدغه مندان امروزی ممیزی کتاب، همان حامیان روحانی در ایام انتخابات هستند که وی را به خود وامدار و بدهکار می دانند و امروز در مقام طلبکار در مقابل وزارت ارشاد صف کشیده اند! وزارتخانه ای که قرار بود برای رفع نگرانی های فرهنگی تلاش کند، این روزها محل تسویه حساب های سیاسی شده است و هر حزب و گروهی که در خرداد92 در نقش حامی ظاهر شده بود، امروز لباس طلبکار بر تن دارد و مدعی حقوق خود است.
از سوی دیگر باید این سوال را هم پرسید که براستی وزارت ارشاد دولت اعتدال چه پالس هایی ارسال کرده است که این افراد پس از سال ها که در کمای فکری و سیاسی فرو رفته بودند، شرایط را برای خروج از پیله خود بافته خود مهیا دیده اند؟!
اما نکته قابل توجه یافتن پاسخ این پرسش است که آیا براستی اصلی ترین دغدغه حوزه نشر و کتاب بحث ممیزی است و ناشران با هیچ مشکل و معضل دیگری دست به گریبان نیستند؟!
اگر براستی دغدغه ممیزی خوب شب را از ناشران ربوده است پس مسایلی نظیر گرانی کاغذ، مشکلات مالی، عدم وجود حامیان قابل اطمینان و عدم حمایت از نشر از سوی نهادهای فرهنگی در کجای دغدغه های اهالی این حرفه جای می گیرد؟!
ای کاش کسانی که امروز سنگ ممیزی کتاب را بر سینه می زنند، اندکی نیز دغدغه های خود را با نگرانی های مردم همسو می کردند و با نگاهی موشکافانه تر به موضوع نشر، راه حلی برای معضل عدم استقبال مردم از کتاب می یافتند و به دنبال تغییر دغدغه و ذائقهی مردم به سمت کتابخوانی میشدند.